۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۲
کد خبر: ۵۹۳۰۰۹

یادداشت | از طب اسلامی تا طب استعماری

یادداشت | از طب اسلامی تا طب استعماری
گاهی سخنانی عجیب از برخی بزرگان طب اسلامی یا سنتی زمینه ی تخریب طب اسلامی و سنتی می شود.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا،‌ تمدن اسلامی مهمترین هدف امامین انقلاب بوده است که مراحل پنج گانه ای را می طلبد که بر اساس همین مراحل انقلاب اسلامی شکل گرفته است.
 
مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: بنده دو سه سال قبل در يكى از همين جلسات گفتم ما يك انقلاب اسلامى داشتيم، بعد نظام اسلامى تشكيل داديم، مرحله‏ بعد تشكيل دولت اسلامى است، مرحله‏ بعد تشكيل كشور اسلامى است، مرحله‏ بعد تشكيل تمدن بين‏ الملل اسلامى است.(8/6/83)

رفتن به سمت تمدن اسلامی لوازمی دارد که از جمله آن خارج شدن از تحت استعمار غرب است.

سکولاریسم
 
برخی گمان می کنند معنای سکولاریسم جدائی دین از سیاست است. حال آنکه سکولاریسم درصدد فردی کردن دین و گرفتن شأن اجتماعی آن است. یک جامعه برای اداره نیاز به یک سلسله نظامات و برنامه های اجتماعی دارد که شامل: نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام بهداشتی و طبی، نظام محیط زیست، نظام معماری و شهرسازی و ... است.

سکولارها می گویند دین جامع نیست و برنامه ای برای شئون اجتماعی زندگی بشر ندارد و تنها رابطه خلق با خالق است که در یک رابطه فردی محصور می شود.

یا ترجمه غلط از سکولاریسم، فرد میگوید : سیاست ما عین دیانت ماست و ما به این مطلب اعتقاد داریم پس ما سکولار نیستیم!
 
حال آنکه سیاست یک نظام جامع از سلسله نظاماتیست که سکولارها در صدد نفی آن از دین هستند. در عین حال همین فرد قائل است اقتصاد اسلامی نداریم، علوم انسانی اسلامی نداریم، طب اسلامی نداریم، معماری و شهرسازی اسلامی و... نداریم با این مجموعه اعتقادات انقلاب و نظامی که بر پایه سیاست اسلامی شکل گرفته را با مدل لیبرالیسمی مدیریت می کنند چون لیبرالیسم طب دارد، علوم انسانی دارد، اقتصاد و ... هم دارد و به مرور این جامعه و انقلاب که بر پایه اسلام شکل گرفته است را خواسته یا ناخواسته استحاله می کنند.

 امام خمینی(ره)  در کتاب کشف الاسرار درباره طب غربی فرموده اند: غرب همه چیز استعماری دارد،  طب استعماری، فرهنگ استعماری که برای کشورهای عقب افتاده صادر می کنند. آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند وابستگی می آورد، اگر می خواهید رشد حقیقی پیدا کنید و مستقل شوید اول این وابستگی فکری و قلبی را کنار بگذارید؛ امروز در تمام کشور ایران که به قول شما دانشگاهی مانند جندی شاپور داشته، یک نفر که قانون بوعلی بفهمد معلوم نیست که باشد، و این ضربتی است که این کشور از دست اجانب به وسیله زمام داران بی خرد خورد.

مقابله با این استعمار غرب که از طریق علوم لیبرالی که بر پایه اومانیسم و منفعت طلبی شکل گرفته و به کشورها تزریق شده است از اهداف انقلاب اسلامی بوده است. اما عده ای در دانشگاه و محیط های آکادمیک همین علوم که بر پایه مبانی سستی که ذکر شد شکل گرفته را سال ها خوانده اند و در رشته خود تبدیل به استاد و نظریه پرداز مسلمان با مبانی مادی و اومانیسمی و منفعت طلب شده اند! آیا مقابله با این اساتید که در راس امور علمی و اجرائی حضور دارند کم هزینه خواهد بود؟ و آیا این افراد تحمل شنیدن نظر مخالف خود را خواهند داشت؟

امام خمینی(ره) در جمع پزشكان طب سنّتی‌‌: و نه اینكه ما نمی‌‌دانیم كه علومی كه در شرق بود، دسیسه‌‌ها اسباب این شد كه عقب بزنند آنها را، و به جای او علوم غرب را بیاورند- دانش‌هایی كه در شرق بود و اروپا از آن تقلید می‌‌كرد، دست‌هایی آمد و آن‌ها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت، الآن وضع ما وضعی شده است كه خیال می‌‌كنیم كه هر چه هست، در غرب است و ما هیچ چیز نداریم.

محتوای خودمان را گرفتند. یعنی مغزهای ما را شستشو كردند؛ جایش یك مغز دیگری گذاشتند كه از همان غرب ارتزاق می‌‌كند. و این یك مطلب مهمی است كه باید بتدریج این مملكت از زیر آن بار بیرون برود.

یكی هم از مسائل، همان مسئله طب قدیم است. آن‌ها همه این دردهایی كه الآن هست با همین دواهای علفی معالجه می‌‌كردند و معالجه‌‌شان یك معالجات اساسی بود و اروپا از طب بوعلی تا همین آخر استفاده می‌‌كردند. صحیفه امام، ج۹، ص۶

طب بر پایه مزاج و گیاهان داروئی

در سیره پیشینیان و حتی در برخی احادیث معصومین مکرر درمان درد ها و مریضی ها با ارائه برنامه غذائی سالم و دادن داروهای گیاهی بر اساس مزاج افراد مرسوم بوده است که به اقرار تمام عقلا شیوه ی درمانی کم خطر و درمان اساسی درد بوده است.

اما امروز در طب جدید تسکین دهنده ها غیر طبیعی بدون در نظر گرفتن مزاج ها و بدون درمان اساسی مریضی تجویز میشود و عجیب تر آنکه بعضا کلیه عوارض متعدد و بعضا خطرناک این داروها را هم به بیماران می گویند!

برای مثال در زکام یا همان خلط یا چرک گلو که گلو درد شدید را در پی دارد سریعا با کپسول هایی که تجویز میشود چرک و اخلاط گلو را خشک میکنند و خوشحالند که درد را تسکین داده اند. حال آنکه اگر اخلاط گلو با تب همراه نباشد و ویروسی نباشد بر اساس احادیث متواتر از معصومین زکام نعمت خدا برای دفع این اخلاط از بدن است که فرد توسط روغن های گرم تلاش کند این اخلاط را از بدن خود دفع و خارج کند نه اینکه آن را خشک کنند تا درد تسکین یابد اما این چرک های خشک شده در بلند مدت تبدیل به عفونت در بدن مردم شود!

مقابله طب نوین با طب قدیم

استادان طب نوین که در مناصب اجرائی بهداشت و طب کشور حضور دارند گاهی به مقابله با روش های سنتی درمان بیماری ها روی می آورند. اما چند مطلب را نباید فراموش کرد.
 
اول: مردم فرق طب ارزان قیمت و طب هزینه زا را میفهمند. طبی که بیماری را درمان میکند با طبی که هزینه زاست و پس از تسکین قسمتی از بدن باید ماه ها تلاش برای درمان عوارض آن داشته باشند. طبی که سریعا دستور به عمل های پر خرج میدهد و طبی که همان بیماری را بدون عمل درمان میکند.

دوم: علاوه بر هزینه مردم درمان حقیقی را تشخیص میدهند. مدتی قبل با دوستی که دچار بیماری واریکسل (گرفتگی عروق) شده صحبت می کردم. ایشان گفت پس از رجوع به بیمارستان دکتر گفت باید سریعا عمل شوید و این بار دوم بود در طول دو سال که باید این عمل را انجام میدادم و انجام زیاد این عمل امکان عقیم شدن را در پی دارد به همین خاطر نزد طبیب طب اسلامی رفتم و ایشان پودر واریکسل را فرمودند با سرکه طبیعی و روغن زیتون خمیر و در محل گرفتگی عروق بگذارم و پس از ۱۵ روز بطور کامل درمان شدم.

سوم این که مردم درمان بی ضرر یا کم ضرر را بر درمان پر ضرر یا دارای ضرر ترجیح میدهند، میدانند که گیاهان داروئی بی ضرر یا ضررش حداقلی است اما برخی داروهای طب جدید به اقرار سازندگان عواض متعددی را در پی دارد.

رسانه ی طب سنتی یا اسلامی فلان شخص یا فلان ارگان نیست بلکه مردمی هستند که از این طریق درمان شده اند و اثرات بی ضرر و کم خرج و درمان حقیقی را به عینه لمس کرده اند. هرچه با این روش اصیل طبی برخورد سلبی شود از محبوبیت آن نمی کاهد زیرا مبلغینی دارد که به عینه اثراتش را لمس کرده اند.

طب ناقص
 
من طب اسلامی و سنتی را کامل نمیدانم اما در مسیر تکامل میدانم اما مگر طب نوین کامل است؟ یا میتواند ادعا کند کامل است؟ در حالی که بیماری های ناشناخته ی زیادی را شناسائی کرده اند که راه درمانی برای آن ندارد.

خطای انسانی
 
برخی خطای انسانی در طب اسلامی و سنتی را عَلَم برای تخریب این مدل و روش طبی کرده اند حال آنکه چندین برابر این خطاهای انسانی در طب اسلامی و سنتی در طب جدید خطای انسانی داریم! علاوه بر خطای انسانی در طب جدید نمیتوان بر عوارض برخی درمان های آن سرپوش گذاشت که بعضا خطرات سهمگینی را برای مردم در کوتاه مدت یا بلند مدت در پی دارد.

سخنان عجیب برخی مدعیان
 
گاهی سخنانی عجیب از برخی بزرگان طب اسلامی یا سنتی زمینه ی تخریب طب اسلامی و سنتی می شود حال آنکه اشتباه برداشت یا اشتباه یک فرد در هیچ کجای عالم و در عالم علم باعث تخریب علم نیست بلکه تخریب خود آن شخص است. مثلا اگر یک طبیب طب جدید حرفی عجیب بزند که از نظر علمی یا از نظر مبانی ثابت نشود خود آن شخص که معصوم نیست و ممکن الخطاست مورد هجمه قرار میگیرد نه اصل طب جدید؛ اما در مقابله ی ناجوانمردانه ی رسانه ای علیه طب اسلامی و سنتی اشتباهات افراد به پای علم طب سنتی و اسلامی نوشته می شود.

احادیث ضعیف
 
برخی می گویند پایه طب اسلامی احادیث ضعیف است!
 
اول این که علم طب، علمی تجربی است اگر شما یک سند ضعیف هم دیدید که در طول تاریخ با فلان شیوه فلان شخص درمان شده میتوانید آن را تجربه یا آزمایش کنید و برپایه آزمایش آن را تایید یا رد کنید . تمام داروهای طب جدید هم به همین شیوه آزمایش و تجربه وارد بازار شده است. داروهای طب سنتی و اسلامی که گیاهی بوده و ضرر یا نداشته یا ضررش حداقلی ست و اکثر داروها مکررا تجربه شده است. به جای این تخریب های سست بهتر است به تجربه های آن رجوع کنید.

دوم: همین بزرگوارانی که میگویند بعضی از احادیث طبی ضعیف السند هستند در مواردی غیر از طب، اولین راه مواجه با حدیث ضعیف السند را کنار گذاشتن آن نمی دانند بلکه به دنبال مقوِّم ها میروند چطور شده که در مورد طب که تجربه پذیر است سریعا به سراغ رد احادیث میروند!

سوم: در خصوص احادیث قوی و تبلیغ طب سنتی و برای مقابله با طب پر ضرر چه کردید؟

در آخر اینکه بنده طب سنتی و اسلامی را همانطور که عرض کردم کامل نمیدانم و قائلم در مسیر تکامل هستند و در بسیار از موارد در  صورتی که درمانی در طب سنتی و اسلامی نیافتم شخصا به طب جدید رجوع می کنم و درصدد طرد کامل و دور از انصاف طب نوین و برخی خدمات آن نیستم. در این تقابل هم مردم درست و نادرست را با تجربه درک میکنند پس به بزرگان مورد احترام توصیه میکنم هرگونه رد و قبول در موضوع طب که تجربه پذیر است اگر از سر حب و بغض باشد تبعات سنگینی در اجتماع برای بزرگواران خواهد داشت و این موضوع جایی برای ابرازنظر از سر حب و بغض نیست چون مردم درستی و نادرستی را در این موضوع لمس می کنند. و اینکه دغدغه بنده در این یاداشت اولویت داشتن درمان بر پایه مزاج افراد و با گیاهان داروئی است و در این مقاله تعصبی بر عنوان اسلامی و سنتی نیست و هر دو کنار هم ذکر شده است./918/ی702/س
 
مهدی قیاسی
مهدی قیاسی
ارسال نظرات